سید یاسینسید یاسین، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 15 روز سن داره

شیرینی زندگی ما ...

حموم ده روزگی

ای جانم فدای اون اخمت بشم که کپی باباته ... قربونت بشم که شاکی میشی به دوربین عشق من انشالله بزرگ شی و حموم دامادی بری پسرم شاخ شمشادم ... شیرمردم شاهزاده رویایی من ... جونم و میدم ولی نگاهتو ازم نگیر چه طور بگم ؟ دیوانه وار عاشقت هستم   ...
10 تير 1392

بدون عنوان

سلام گلم امروز رفتم دکتر بخیه های عمل رو کشیدم ... حالم خوبه ... بابایی هم رفت سر کار ... قراره عصر تو گل پسر بری حموم ... حموم که رفتی خشکل شدی عکساشو میزارم برات مامان عاشـــــــــــــــــــــــــقته
10 تير 1392

شیر مرد

عشق من سلام امروز مهمونی برات گرفتیم ... تو الان توی خواب ناز هستی و من با نگاه به تو دلم میخواد جونم رو فدات کنم پسرم ...عشق من ... زیباترینم ... عاشقانه دوست دارم ... میدونی بابایی هم برات جونش رو میده ... بابایی از موقعی که بابا شده خیلی عوض شده همش فکره توئه ... مدام قربون صدقه ات میره ... اون یه مرده کامله ... تو هم مثل اون خواهی شد   راستی بابایی بهت میگه شیر مرد من سبک خرم توی حریم سلطان که این روزها خیلی باب شده عزیزم ... باز هم ... عاشقتم
7 تير 1392

بخند عزیزم بخند تا دنیا با تو بخنده

  5 روزگی عکس گرفته شده توسط محدثه دختر دایی عزیزت     عشق من فدای خنده هات بشم قلبم ... وجودم ... من برای خنده های تو از همه وجودم میگذرم ... این خنده ها را از من نگیر عاشقت هستم ... عشق من ...
7 تير 1392