نوروز 92 قسمت اول :-)
سلام گلم اومدم از این سال برات بگم ...
سالی که تو عزیزم همراهم بودی ... قشنگم ... زیباترینم ...همه چیز من ...
گلم لحظه سال تحویل منو پدرت خونه امون بودیم ... و با هم سر سفره هفت سینی که مامان امسال روی زمین انداخته بود نشستیم البته ناگفته نماند که شما پسر ناز هم توی دل مامان کنار ما بودین
بعد از تحویل سال و تبریک و زنگ زدن به مامان مهین و تبریک گفتن به اون ها ... منو پدرت کم کم آماده شدیم بریم خونه مامان زری آخه شام اونجا دعوت بودیم ... خلاصه بگم قشنگم مامان جونت و بابا جونت تیپای خشکل عید رو زدن و رفتن عید دیدنی ...
اونجا همه جمع بودن
خاله ستاره ... خاله سمیرا ... نسترن ...
مامان با همه روبوسی کرد و همه عید و تبریک گفتن بابا احد هم به منو بابایی دشت اول سال رو داد و مامان کلی خوشحال شد ...
بعدشم که مراسم اجیل و شکلات و میوه و این حرفا ...
روز 30 ام به همین ترتیب گذشت