عزیزترین
زیباترینم
بهترینم
عزیزترینم
روزها میگذرند و من در انتظار به سر میبرم ... در انتظار دیدن دوباره ات ...
حتما از آخرین باری که تو را دیدم خیلی بزرگتر شده ایی ... قد کشیده ایی و زیباتر شدی
خوب میدانی قلبم چگونه برایت میتپد
خودت بارها صدایش را شنیدی ...
با هر تپش دوستت دارم را فریاد میزند
برای تو فرشته پاک و معصوم که در دلم جا خوش کرده ایی می زند
هر روز همراه من هستی و افکارم را تصاحب کرده ایی
لحظه ایی نیست که فراموشت کنم ... هر لحظه برای راحتیت میکوشم ...
نمیخواهم ازاری ببینی و دردی بکشی ...
هر لحظه نگرانت هستم ...
مثل یک مادر ...
تو چگونه ایی ؟
یعنی تو هم مثل یک پسر مادرت را دوست داری؟
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی