سید یاسینسید یاسین، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 4 روز سن داره

شیرینی زندگی ما ...

دیدار با نی نی ها

1392/9/5 15:27
نویسنده : مامانی
835 بازدید
اشتراک گذاری

سلام گلم ... دیروز یه قرار خیلی خوب داشتیم ... قرار بود همه ما دوستایی که نی نی هاشون متولد تیر هستن جمع بشن خونه خاله سمیه مامان یاسمین جون ...

بله منو شما ساعت دو بود حدودا که حاضر شدیم و به دلیل خوابالو بودن جنابعالی مامان تصمیم گرفت با اژانس بره خونه خاله سمیه ... نهایتا توی راه شما خوابیدی

 

 

 

و بالاخره ما به مهمونی رسیدیم ... زنگ زدیم و خواهر یاسمین یعنی نازنین خانوم در رو باز کرد 

رفتیم تو خونه و دیدیم بعله ما نفر سوم هستیم و مریم مامان زهرا خوشکله و سحر مامان اراد جونی زودتر اومدن من شما رو گذاشتم تو اتاق امام تا گذاشتمت رو تخت بیدار شدی و من لباسات رو در اوردم که همون موقع اراد هم بیدار شد و منو نگاه کرد منم باهاش حرف زدم و اونم خندید ... پسر اقایی بود 

منو شما رفتیم پیش زهرا خانوم که شما چشمت مدام به مریم مامان زهرا بود ... هرچی زهرا صدات کرد و خندید شما انگار نه انگار زل زدی مامانشو نگاه میکردی ... فکر کنم به این دلیل که مامان زهرا مثل بابا محسن عینک داشت و شما متعجب بودی ... پسرم عینک مختص بابای شما نیست ... بعله گلم 

یه بارم دمر رو به روی اراد گذاشتمت که با هم شروع کردین حرف زدن آووو آووو کردن و اراد دنده عقب رفت فکر کنم عقب نشینی کرد .... 

 

کم کم همه مامان ها اومدن و نی نی های خوشمل رو اوردن  دوستای جدیدمون اینا بودن :

سیده فاطمه و پسرش علی که خیلی آقا و مظلوم بود

مژده و دخترش نورا که از جمعیت زیاد گریه کرد ... اما بعد با شما یه کم حرف زد وقتی اروم بود اما با دیدن من باز زد زیر گریه ...

سحر و پسرش آراد که مادر و پسر ورزشکاری هستن ... 

مریم و دخترش زهرا جون که خیلی سپید رو و اروپایی شکله من که که عاشقش شدم 

فرنوش و و دخترش آیسان خانوم که پرنسس واقعیه با اون چشمای نازش

آرزو و پسرش پاشا که یه جنتلمن واقعی بود ... و چهره مودب و خوردنی داشت

عارفه و سید محمد هادی که خیلی آقاست و با شما به دلیل سید بودن پسر عمو تشریف دارن 

 اینم عکسشون

اینم عکس دسته جمعی که توسط مامان علی گرفته شده :

 

از سمت راست به ترتیب : یاسین قندک من -زهرا - کیارش - النا - علی - رادین - آیسان - آراد - پاشا - یاسمین

 

و اینم عکس شما و محمد هادی و زهرا خانم و یاسمین خانوم 

این عکس ماله اخر مهمونیه که همه رفته بودن و ما چهرنفر مونده بودیم 

 

 

اینم عکس شما و زهرا خانم در حال خوابیدن در مهمانی 

 

 

و عکس شاهزاده یاسین  و پرنسس آیسان

 

 

یاسین و یاسمین

 

 

محمدهادی خان و یاسین خان

 

 

اینم خوراکی هایی که خاله سمیه تهیه کرده و بعضی مامانا اوردن 

 

 

و در نهایت پسرک من در بستر خوابیده ... و خواب دوستاشو میبینه

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

سارایی و آرشیدا!
7 آذر 92 20:53
همیشه به شادی ! ای نامردا ! منم میومدم!
دلسارا
8 آذر 92 0:08
خواب های طلایی ببینی کوچولو ....
سميرا و رونيكا
9 آذر 92 15:31
خيلي قشنگ مينويسي دوستم خوش بحال ياسين با اين مامانه با ذوقش